تشکر

تشکر

سلام به همه دوستان عزیزم.ازتون ممنونم که طی این چند روز به یاد من بودید و با کامنت و ایمیل و تلفن جویای احوال من شدید.منم اگر لیاقت داشته باشم نایب الزیاره همه شما دوستان بودم و برای همه شما دعا کردم و خواستم که آقا همه دوستدارانش را بطلبه. به امید روزی که همگی با هم بتونیم گروهی راهی سفر بشیم ...به خاطر تکراری بودن سفر و رد شدن از مسیر های تکراری از نوشتن سفرنامه خودداری میکنم...

یا علی

نظرات 12 + ارسال نظر

رضا دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:05 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

سلام علی جان

خوبی؟
رسیدن بخیر
زیارت قبول
هم تراز بودن خیلی نکته مهمیه
اینجوری ادمها راحت تر میتونن زندگی کنن

سلام رضا جان ممنونم از لطفت منم با شما هم نظرم

iman دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:21 http://cod-music.ir

سلام میشه لطف کنی منو لینک کنی خبر بدی لینکت کنم

فاطمه دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:22 http://deleman91.blogsky.com

سلام علی آقا
زیارت قبول انشالله زیارت کربلا
ممنون که نائب الزیاره ما بودید

سلام دوست عزیز ممنونم از لطفتون انشالله نصیب شما بشه

حامد نصیری دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:44 http://www.esames.blogfa.com

به نام خداوندی که لر آفرید

میان صدفـــ همچــــو دُر آفرید

نومـ خداوندی که اجداد لــــر دیدنش

ده مین کتفـــ افتـــاو پرستیدنش

سپهوند دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:52 http://saeideh1358.blogfa.com

سلام بزرگوارهمیشه به سفر زیارت قبول
رسیدن به خیر

سلام دوست عزیز ممنونم از لطفتون

هادی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:49 http://donyaeshirenma.blogfa.com/

آنچه از روزگار بدست می آید؛ با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود

**********
سلام بر شما داداش علی عزیزم زیارت قبول و سپاس از اینکه به یاد ما و دعاگوی ما بودید
.امید که در پناه خداوند متعال سلامت و سربلند باشید.

به امید فردایی روشنتر از امروز برای شما...بدرود

سلام هادی جان انجام وظیفه بوده کاری نکردم سلام به آجی برسونید شاد باشی و سلامت

رضا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:06 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

همه شب نالم چون نی، که غمی دارم
دل و جان بردی اما، نشدی یارم
با ما بودی، بی ما رفتی

چون بوی گل به کجا رفتی
تنها ماندم ، تنها رفتی

چون کاروان رود...
فغانم از زمین، بر آسمان رود
دور از یـارم، خـون می بـارم

فـتـادم از پــا، بــه نــاتــوانی اسیر عشقم، چــنـان که دانی
رهـایـی از غـم، نـمــی توانم تـو چاره ای کن، که میتوانی
گــر ز دل بـرآرم آهی آتــش از دلــم خــیــزد
چون ستاره از مژگانم اشـک آتــشـیــن ریــزد

چون کاروان رود...
فغانم از زمین، بر آسمان رود
دور از یـارم، خـون می بـارم
نه حـریـفـی تـا با او، غــم دل گـویم
نه امیدی در خاطر، که تو را جویم

ای شادی جان، سرو روان
کز بـر مـا رفتی
از مـحـفـل مـا، چون دل ما
سوی کجا رفتی

تنها ماندم ، تنها رفتی
بـه کـجـایی غمگسار من
فغان زار من بشنو باز آ، باز آ
از صبا حکایتی ز روزگار من بشنو باز
باز آ سوی رهی

چون روشنی از دیده ما رفتی
با قافله باد صبا رفتی
تنها ماندم، تنها ماندم

رهی معیری