باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

گناوه: پدر داغدار، شادی را به دبیرستان دخترانه بازگرداند

پدر داغدار گناوه ای یک روز پس از تشییع و خاکسپاری دختر دبیرستانی اش، با دسته گل و جعبه شیرینی از همکلاسی های وی دلجویی کرد.

 دو هفته پیش و زمانی که یکی از دوستان منصوره صحرایی دانش آموز کلاس اول دبیرستان عترت گناوه با زدن انگشت به پشت شیشه کلاس، خواست وی را متوجه خودش کند، فکرش را نمی کرد که شیشه شکسته و روی قفسه سینه دوستش بریزد تا او را روانه بیمارستان کند.

اما پس از انتقال این دختر دانش آموز به مرکز درمانی گناوه و دو روز بستری بودن وی در خانه، او به میان همکلاسی هایش بازگشت، ولی همان روز دچار خونریزی مجدد شد و به کما رفت تا اینکه در بیمارستان بوشهر درگذشت.

در این حادثه، علاوه بر گلایه مندی خانواده منصوره صحرایی از ضعف پزشکان گناوه و ترخیص زودهنگام وی، دختر دانش آموزی هم که پشت شیشه کلاس زده و خود را مقصر مرگ هم کلاسی اش می دانست، دچار فشار روحی شده بود.

اما اقدام جالب و قابل تحسین پدر داغدار گناوه ای، شادی را به دبیرستان عترت گناوه بازگرداند و فشار روحی بر همکلاسی های وی را التیام بخشید.

به گفته مدیر آموزش و پرورش شهرستان گناوه، آقای صحرایی یک روز پس از تشییع و خاکسپاری دختر دبیرستانی اش، با یک دسته گل و چند جعبه شیرینی به این دبیرستان آمد و در مراسم صبحگاه سخنرانی کرد تا از همکلاسی های دخترش دلجویی کرده و به فضای غمبار حاکم بر این مرکز آموزشی پایان دهد.

رئوفی افزود: چنین رفتاری تنها از انسان های بزرگ منشی سر می زند که در برابر غم های زندگی به خدا و ائمه اطهار توکل می کنند و مصیبت ها را مشیت الهی می دانند.

پدر دختر دبیرستانی هم که با اقدام تحسین برانگیزش به دلجویی از همکلاسی های وی پرداخت، درباره اینکه آیا شخصا به چنین فکری افتاده یا کسی پیشنهاد کرد؟ گفت: همسرم پیشنهاد این کار را داد، من هم یک با دسته گل و چند جعبه شیرینی به محل تحصیل دخترم رفتم تا از دوستانش دلجویی کنم.

محمد صحرایی درباره فضای مدرسه پس از حضورش با دسته گل و شیرینی اظهار داشت: همکلاسی ها و دوستان منصوره با دیدن من گریه می کردند، اما در صف صبحگاه گفتم مرگ دخترم را مشیت الهی می دانم و آمده ام تا از دوست وی و سایر همکلاسی هایش دلجویی کنم و از آنها بخواهم با امید و آرامش به تحصیل خود ادامه دهند.

وی درباره اینکه یک روز پس از خاکسپاری دخترش دست به کار دشوار و بزرگی زده، می گوید: من کارمند هلال احمر هستم و برایم نهادینه شده که همه را دوست داشته باشم، ضمن اینکه افتادن شیشه کلاس درس و مرگ دخترم را خواست الهی می دانم که قصور و عمدی در آن نبوده، از این رو از مدرسه و هم کلاسی های وی نارضایتی ندارم.

وی ادامه داد: همکلاسی دخترم هم که با انگشت به شیشه پنجره زده بود، با دیدن من در مدرسه گریه می کرد و به خود می لرزید، اما به وی گفتم اصلا خودت را مقصر مرگ وی نداند، ضمن اینکه به مادر و مادر بزرگ وی هم گفتم کمک کنید این دختر از این فشار روحی خارج شود تا من هم راحت تر با این مصیبت کنار بیایم


منبع :سایت شخصی فرهاد داودوندی

نظرات 16 + ارسال نظر
چوایران نباشد تن من مباد/ قاسمی جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 20:51 http://abdy2007.blogfa.com/

سلام . محل اجرای یکی از پروژه های ما گناوه است و تا کنون چند بار آنجا را دیده ام . جالب است بدانید اکثریت جمعیت گناوه لر هستند . مردم بسیار خوبی که صمیمیت و مهمانی نوازی لرها را آنجا هم به رخ می کشند .
بنده کوچکتر از آن هستم که در باره کار این پدر نظری بدهم . خداوند روح فرزندش را قرین رحمت کند

سلام داداش.جالبه نمیدونستم که اهالی آنجا لر هستند...انشاالله

رضا جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 20:59 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

هیچوقت برنگرد...میدانی؟وقتی قبل از برگشتن فعل رفتنی در کار باشد
محبت خراب میشود،محبت ویران میشود،محبت هیچ میشود
باور کن یا برو یا بمان
اما اگر رفتی،هیچوقت برنگرد...هیچوقت
بابا من که کنارم
اونا ادمای من هستن که گذاشتمشون اونجا
نگاه کردن اشکال نداره فقط محو شدم ممنونعه


هر آنچه که شما به یک زن می دهید، او آنرا تکثیر و چند برابر خواهد کرد.
اگر به او تسکین و آرامش بدهید، او به شما خانه گرمی خواهد داد. اگر شما نطفه ای به او بدهید، او به شما نوزادی خواهد داد.اگر به او عشق بدهید، او به شما قلب خود را خواهد بخشید.



پست ترین آدمها آنهایی هستند ؛
که آنقدر میمانند تا عاشقشان شوی
و بعد می روند ...



آدمـــهـــا خــیــلی عــجــیــبــنـد:
وقتیکه زنـــده هستنــــد،همدیــگر را یـــاد نــمیــکنــنـد ولـــی وقـــتــی میــــمیــــرند ،
برای هـــم گـــریـــه میــکنــنـد لعــنـــــت به این دنــیــا که برای عزیز شدن باید در گـــور بـاشـی....

سلام و سپاس رضا جان

رضا جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:37 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

سلام علی جان

خوبی؟
امان از این پارتی که
همه دلشون خونه از دستش
خدا اخر و عاقبت همه جوانها را بخیر کنه

سلام رضا جان چیزی که من ندارم....شاد باشی و سلامت

گلناز جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:51 http://karajnegar2.mihanblog.com/

سلام علی اقا
اول بزارین گلایه کنم.
خیلی بدین که همیشه منتظرین من اول بهتون سر بزنم.
نمیدونم چرا اسمتونو که میبینم نظرم جلب میشه.
الان توی رضا(نابخشوده)رد پاتونو دیدم.
گفتم هم بیام یه سلامی بکنم و هم گلایه کنم

سلام دوست خوبم شرمنده ام شما حق داری چون سیستم من بلاگ اسکای هستش از بروز شدن سایر سیستمها با خبر نمیشم و رندوم به دوستان سر میزنم از این به بعد بیشتر سر میزنم و برای جبران کارم لینک شما را تویه خانواده مجازی ام قرار میدم...امیدوارم همیشه شاد باشی و سلامت

گلناز جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:57 http://karajnegar2.mihanblog.com/

می بینی ! زیبایی این شاعرانه ها به این است که لازم نیست آنها را




برایت پست کنم یا به پای کبوتری ببندم و به سویت پرواز دهم




هر واژه ای که بر این ذهن حک می شود اولین خواننده اش




خود تو هستی




حتی گاهی احساس می کنم که خود تو این واژه ها را بر




زبانم جاری می کنی !

سپاس از کامنت زیبایت

گلناز جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:58 http://karajnegar2.mihanblog.com/

اهمیتی ندارد که چند روز در راه بوده ام یا این راه




عاشق کش کی به انتها می رسد؛




همین که در مسیر منتهی به نگاه تو باشم ، برای من کافی ست

سپاس از کامنت زیبایت

نگین سلیمان جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 22:10 http://yaali47.blogfa.com

سلام
سلام و رحمت خداوند بر این روح بزرگ...

سلام سید انشاالله

بانو جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 23:09 http://www.banoyedey22.blogfa.com/

سلام علی اقا گرامی
شبتان بخیر
خیلی متاثر شدم واقعا دردناکه .
البته اقدام این پدر قابل تحسینه ولی کاش مسئولین مدرسه شیشه رو تعویض می کردند واین اتفاق وحشتناک نمی افتاد .راستی اگه بحث قضا و قدر نبود تکلیف سهل انگاری ادما چی می شد؟؟؟

روحش شاد ...

در پناه حق هفته خوبی رو آغاز کنید .

سلام حق با شماست همه در گیر شدن از پزشک گرفته تا خانواده مرحوم و اون کودک و لی هیچکس نگفت چرا شیشه شکسته بوده یا آنقدر نازک بوده...افسوس

رضا شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

سلام علی جان

دردناک بود
اما کار پدر قابل ستایش
شاید در حرف بشه در موردش حرف زد و تصمیم گرفت
اما در عمل واقعا" کار دشواری بود

سلام رضا جان حق با شماست واقعن سخته ...روحش شاد

رضا شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:58 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

تـفاوتهای مدیـریت در آنـدولند و ایـندولند (طنز)


در آندولند: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.

امـا در ایندولند: موفقیت مدیر سنجیده نمی شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.


در آندولند: مدیران بعضی وقتها استعفا می دهند.

امـا در ایندولند: عشق به خدمت مانع از استعفا می شود.


در آندولند: افراد از مشاغل پایین شروع می کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.

امـا در ایندولند: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است.


در آندولند: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می گردند.

امـا در ایندولند: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می شود.


در آندولند: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.

امـا در ایندولند: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده است.


در آندولند: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.

امـا در ایندولند: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.


در آندولند: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می کند و حتی ممکن است محاکمه شود.

امـا در ایندولند: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می شود و پست مدیریت جدید می گیرد.


در آندولند: مدیران بصورت مستقل استخدام وبرکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند.

امـا در ایندولند: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار می کنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار می شوند.


در آندولند: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می دهند و با برخی مصاحبه می کنند.

امـا در ایندولند: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می کنند.


در آندولند: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.

امـا در ایندولند: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را می گیرند.


در آندولند: همه می دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.

امـا در ایندولند: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.


در آندولند: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا می زنید.

امـا در ایندولند: شما مدیرتان را صدا نمی زنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمی دهد.

سپاس از کامنت زیبایت

نرگس شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:57 http://donyaeshirenma.blogfa.com/

سلام آقای کاظمیان
اولین روز هفته خوب و خوشی داشته باشید.
خیلی روح بزرگ و قلب رئوفی میخواد دست به همچین کار شایسته ایی
هر چند مسئولین هم مقصر بودن اما بزرگی این پدر مهربون قابل تحسینه .

سلام نرگس جان 100%همینطوره که شما میگی...واقعن افسوس

گلناز شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 14:50 http://karajnegar2.mihanblog.com/

همیشه نباید همه چیز را توضیح داد!!!

وقتی کسی برای نداشتــــــــــــه هایت بهانه میگیرد...

بهتر است او را هم نداشته باشی...

سپاس

یاسی شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:56 http://lilac7.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
حال شما؟
چقدر متاثر کننده
بعضیها چه مرگ ساده و ناباورنه ای میتونن داشته باشن
شیشه شکسته، تلنگر، دختر، مرگ
به همین راحتی
و چه روح بزرگی دارن پدر اون مرحومه
خدا بهشون صبر بده و روحشو قرین رحمت کنه

سلام درسته حق با شماست واقعن سخته...شکر خوبیم...شاد باشی و سلامت

سرای اندیشه شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 17:03 http://saraeandehe.blogfa.com/

سلام
افرین به این پدر . درس بزرگی به همه دادن احسنت

سلام درسته واقعن روح برگی داشته ...

نگین سلیمان سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 18:34 http://yaali47.blogfa.com

سلام
قالب جدید مبارک
تیپ جدید مبارک

سلام سید ممنونم از لطفت...مرسی

رضا چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

چرا مـردها به نـدرت افـسرده می شونـد؟


مردان اصولا آدم های شادتری هستند

نام خانوادگی شان باقی می ماند

تمام فضای گاراژ به مردها تعلق داره

عروسی از نظر مردها به صورت اتوماتیک انجام میشه.

شکلات هم واسه خودش یک غذای سبکه

مردها میتونند رئیس جمهور بشن.

مردها هرگز حامله نمیشن

برای رفتن به پارک آبی می تونن تی شرت سفید بپوشن

برای رفتن به پارک آبی می تونن اصلا هیچی نپوشن

مکانیک اتومبیل بهشون راست میگه

مجبور نیستن مسافت زیادی تا پمپ بنزین بعدی رانندگی کنن به این دلیل که دستشویی این یکی خیلی کثیفه.

مجبور نیستن برای اینکه بدونن مهره رو از کدوم طرف روی پیچ بچرخونن مدتی فکر کنن

همون کار رو میکنن، درآمد بیشتری کسب میکنن

چین و چروک صورت به جذابیت شون اضافه میکنه

وقتی با دیگران حرف می زنند مخاطب به سینه شان زُل نمی زنه

کفش نو پای مردان رو زخمی نمی کنه

همیشه یک حالت و یک مود ثابت دارن

مکالمه تلفنی مردها فقط سی ثانیه طول می کشه

برای 5 روز مرخصی فقط به یک چمدون احتیاج دارن

خودشون می تونن در تمام بطری ها رو باز کنن

اگر کسی فراموش کرد واسه مهمونی دعوت شون کنه
چه زن باشن چه مرد، بازم دوست شون باقی می مونه

سه جفت کفش از سرشون هم زیاده

هرگز در اماکن عمومی مشکلی با بند لباس زیر ندارن

قادر به دیدن چروک لباس شون نیستن

هرچیزی روی صورت شون همیشه به رنگ طبیعی خودش باقی می مونه،
لازم نیست مرتب رنگ عوض کنن.

یک مدل مو برای سالها، و یا ده ها سال شون کافیه

یک کیف پول و یک جفت کفش... و یک رنگ برای تمام فصول کافیه

پاهاشون هر شکلی که باشن بازم می تونن شلوار کوتاه بپوشن

می تونن با چاقوی جیبی هم ناخن هاشون رو تمیز و مرتب کنن

برای سبیل گذاشتن یا نگذاشتن اختیار تام دارن

می تونن برای 25 نفر از بستگان و آشنایان همون شب عیدی در عرض 25 دقیقه هدیه بخرن

پس عجیب نیست که مردها شادتر هستن!

رضاااااااااااااا سلاممممممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد