-
علی محمد ساکی محقق و جامع شناس خرم اباد
دوشنبه 19 خردادماه سال 1393 12:51
راز چگونه از اسب فرود آمدن و اولی تر دانستن ماندگاری بر اصل را، به خوبی راه و رسم منزل ها می دانست. در پس نگاه نافذش، سایه عظیم و « البته» شوم کرکس بی خردی و ناآگاهی را بر میدان دانش و معرفت دیارش می دید. هم از این رو است که کمی بیشتر از چهل سال قبل، در اولین تشکل ادبی شهر از همه می خواهد. تا نگاهشان را به فراسوی سختی...
-
التماس دعا
دوشنبه 30 دیماه سال 1392 16:05
سلام دوستان عزیز و با محبت من.شرمنده که نمیام بهتون سر بزنم و جواب کامنتها را نمی دهم راستش یه مقدار از لحاظ روحی حالم مساعد نیست و نمیتونم روی نوشته های شما تمرکز کنم از طرفی هم دوست ندارم ناخوانده کامنتی بر روی آنها بگذارم .مدتی شاید نباشم ولی بر میگردم از لطف شما یاران با وفا ممنون و سپاسگذارم. التماس دعا
-
مرد دلتنگ
شنبه 14 دیماه سال 1392 15:25
در تاکسی نشسته بودم. مردی که در صندلی عقب بود توجه ام را به خود جلب کرد.نمی دانستم من و راننده را خطاب قرار می دهد یا با خود حرف می زند...ناخودآگاه به عقب برگشتم و با چهره مرد باشخصیتی که از فرط لاغری لباس هایش در تنش بازی می کرد، برخوردم. حدسم درست بود با خود درد دل می کرد.به صورت شرکتی در اداره ای کار می کرد؛ ماهی...
-
گفت و گو ی اختصاصی “لهور”؛با مریم احسانی؛ مسئول برگزاری نمایشگاه عکس “از یاد رفتگان”
پنجشنبه 5 دیماه سال 1392 10:39
گفت و گو ی اختصاصی “لهور”؛با مریم احسانی؛ مسئول برگزاری نمایشگاه عکس “از یاد رفتگان” پایگاه خبری " لهور "/علی کاظمیان : در ازدحام کوچه های شلوغ این شهر، کسانی هستند که پریشانی خود را در باد و باران شانه می زنند و روی شانه های غم انگیزشان هیچ پرنده ای بال نمی زند. هیچ درختی نمی روید تنها به نگاهی درمانده و...
-
دربارهی پایگاه تخصصی هنر و هنرمندان ایران / تارنمایی کنار خورشید هنرمندان !
یکشنبه 1 دیماه سال 1392 23:56
اختصاصی هومیاننیوز/ گروه رسانه: نگاهی به تارنماهای استان میاندازد؛ انواع تارنماهایی که روز به روز تعدادشان بیشتر میشود. هر تارنمایی هم در زمینهای خاص فعالیت دارد. پارسا هر روز تارنماها را میبیند؛ نگاهش به تارنمای لهور میافتد. بهنظرش جالب است که لرستان تارنمایی برای هنر و هنرمندان استان فراهم کرده است. تارنمای...
-
یلدا
جمعه 29 آذرماه سال 1392 23:14
یک شب دیگر تا بلندترین شب سال مانده؛این شب برای هر شخص با ظرفیت مادی روحی و معنوی که دارد معنا پیدا می کند.برای یک نیازمند طوانی ترین شب سال هستش برای یک بیمار برای یک کودک یتیم و برای یک سرباز شرایط به همین منوال میگذرد... این روزها خیابانها در جنب و جوش خاصی است.عده ای به نیت در آمد زایی و دیگری برای فراهم کردن...
-
قدردانی
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 08:43
سلام مجدد به دوستان و یاران همیشگی...شما عزیزان همانند گذشته به من لطف داشتید و در این ایامی که نمی تونستم بهتون سر بزنم ؛با کامنت ایمیل تلفنی و حتی حضوری منو شرمنده خودتون کردید.و این کار شما انگیزه منو چند برابر کرد تا ارتباط عاطفی و صمیمی که با شما دارم را بیش از گذشته پاس بدارم.دوستانی که همشهری و هم استانی من...
-
کسالت
سهشنبه 19 آذرماه سال 1392 13:26
سلام به همه دوستان عزیزم چند روزیست که به شدت سرما خوردم و توان نشستن ندارم اگه در این مدت بهتون سر نزدم عذر میخوام مجبورم فقط کامنت ها را جواب بدم...شرمنده همه شما عزیزان....
-
آتشی در نیستان
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1392 17:22
یک شب آتش در نیستانی فتاد . سوخت چون اشکی که برجانی فتا د شعله تا سرگرم کار خویش شد . هر نیی شمع مزار خویش شد . نی به آتش گفت کاین آشوب چیست؟ مر ترا زین سوختن مطلوب چیست؟ گفت آتش بی ثمر نفروخته ام . دعوی بی معنی ات را سوختم . زان که گفتی نیم با صد نُمود . همچنان در بند خود بودی که بود . مرد را دردی اگر باشد خوش است ....
-
تقدیم به هرمز نصیری شهردار خرم آباد
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1392 11:03
علی کاظمیان روزی روزگاری یه خانواده بزرگ بودن که اسمشون ایران بود ؛ آنها بچه های زیادی داشتند ولی خواه نا خواه نمیتونستن مثل یه پدر مادر واقعی تعادل مادیات و محبت را بین اونها تقسیم کنند.به یکی ماهی گیری یاد دادن به دیگری ماهی دادن و به بعضی ها هم آشغال گوشت هم نمیرسید ؛ ولی هیچکدام اعتراضی نداشتن چون خانواده اشان را...
-
بیچاره بابام...!!!
چهارشنبه 29 آبانماه سال 1392 19:16
علی کاظمیان: با اجرای هدفمند کردن یارانه ها که از اقبال بدم با مستقل شدن و جدایی من از خانواده ام همراه بود تصمیم گرفتم درآمد خود را هدفمند کنم ؛ تا از حقوق دریافتی و یارانه ام پس اندازی کرده باشم ... روزهایی که تازه کرایه تاکسی افزایش یافته بود تصمیم گرفتم مسیر منزل تا محل کارم را با اتوبوس طی کنم ؛ تا قدم اول از...
-
سکوت
جمعه 24 آبانماه سال 1392 22:39
علی کاظمیان:مادرم در اتاق نشسته بود و در کیف مدارک دنبال یک کاغذ می گشت ؛ برادر زاده هایم با علاقه وافری که به او دارند در کنارش نشسته بودند و با کاغذ ها بازی می کردند و آنها را مثلن مرتب می کردند...برادر زاده ام به ناگهان عکسی را در میان کاغذها برداشت و متعجبانه گفت :مامان حاجی این عکس کیه؟ من که یه کم از آنها فاصله...
-
تسلیت
سهشنبه 21 آبانماه سال 1392 09:27
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به تمام دوستان عزیزم تسلیت میگم.
-
فوتبال عشق یا تجارت
چهارشنبه 15 آبانماه سال 1392 18:11
علی کاظمیان : در حدود دهه 60 که من به یاد دارم مصادف بود با زمان جنگ تحمیلی با عراق و لیگ فوتبال ایران به خاطر همین مسائل تعطیل شده بود؛ و باشگاهها در حیطه استانی کار میکردند. تمام نگاه ها معطوف به جام باشگاههای تهران و جام حذفی بود؛ که دو تیم مطرح پرسپولیس و استقلال به همراه رقبای سر سختی مثل پاس و تیمهای نو بنیادی...
-
عجز در معرفی تکنولوژی
سهشنبه 14 آبانماه سال 1392 09:58
علی کاظمیان: بخش اول سال 79 بود که صاحب کامپیوتر شدم ؛اون روزها خیلی ذوق داشتم و بیشتر ساعات پشت سیستم می نشستم...یادش به خیر یه کارت میگرفتم چند ساعته مثل موشک همزمان 100 کار را با هم انجام می دادم و همیشه درست وقتی که مهمترین کار را داشتم وقت تمام می شد. حالا بماند غرولند خانواده که چرا خط را مشغول می کنی شاید کسی...
-
مینو عزیز دل عمو علی
شنبه 11 آبانماه سال 1392 23:21
امشب قصد داشتم یه مطلب جدید بنویسم ولی تمرکزم بهم خورد منم تصمیم گرفتم عکس مینو برادر زاده ام را که خیلی دوسش دارم براتون بذارم
-
حسرت
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 19:01
علی کاظمیان :راستش خیلی کم پیش اومده که تویه زندگی حسرت چیزی را بخورم؛ولی یه مسئله ای است که همیشه منو اذیت میکنه ...اونم زمان تولدمه 26 اسفند 58 که بعد اون خیلی مسائل سیر نزولی به خود گرفتن و در دهه هفتاد مجدد به تکامل رسیدن.من از وقتی که یادم میاد از آژیر قرمز هراس داشتم و مادرم دائم رادیو را روشن می گذاشت که در...
-
گناوه: پدر داغدار، شادی را به دبیرستان دخترانه بازگرداند
جمعه 3 آبانماه سال 1392 20:14
پدر داغدار گناوه ای یک روز پس از تشییع و خاکسپاری دختر دبیرستانی اش، با دسته گل و جعبه شیرینی از همکلاسی های وی دلجویی کرد. دو هفته پیش و زمانی که یکی از دوستان منصوره صحرایی دانش آموز کلاس اول دبیرستان عترت گناوه با زدن انگشت به پشت شیشه کلاس، خواست وی را متوجه خودش کند، فکرش را نمی کرد که شیشه شکسته و روی قفسه سینه...
-
چگونه یک زن رو خوشحال کنیم
شنبه 27 مهرماه سال 1392 14:14
چگونه یک زن رو خوشحال کنیم ؟ ! برای خوشحال کردن یک زن یک مرد فقط نیاز دارد که این موارد باشد 1. یک دوست 2. یک همدم 3. یک عاشق 4. یک برادر 5. یک پدر 6. یک استاد 7. یک سرآشپز 8. یک الکتریسین 9. یک نجار 10. یک لوله کش 11. یک مکانیک 13. یک متخصص چیدمان داخلی منزل 15.. یک متخصص مد 16. یک روانشناس 17. یک دافع آفات 18. یک...
-
سفر به شمال کشور آستارا
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 16:24
سلام به دوستان عزیزم برای سفر و آب و هوایی تازه کردن چند روزی راهی استان گیلان شدم.متاسفانه روز قبل از حرکت هواشناسی اعلام کرد که دمای هوا 15 درجه سرد میشه و بارندگی شدید هستش.منم که به خاطر کوتاهی زمان و ایام محرم نمیتوانستم سفر را به عقب بیندازم به سمت استان گیلان به راه افتادم.برای رفتن به آنجا مسیر بروجرد ملایر...
-
توضیح
جمعه 12 مهرماه سال 1392 13:57
سلام بر دوستان عزیزم چند روزی در خدمتتون نیستم و عازم سفرم اگه نتونستم بهتون سر بزنم و به کامنتها و ایمیلهای شما پاسخ بدم مرا ببخشید... شاد باشید و سلامت
-
مثبت اندیشی
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 19:11
باران بشدت میبارید و مرد در حالیکه ماشین خود را در جاده پیش میراند ، ناگهان تعادل اتومبیل بهم خورده و از نرده های کنار جاده به سمت خارج منحرف شد . از شانس خوبش ، ماشین صدمه ای ندید اما لاستیکهای آن داخل گل و لای گیر کرد و راننده هر چه سعی نمود نتوانست آن را از گل بیرون بکشه بناچار زیر باران از ماشین پیاده شد و بسمت...
-
عیب کوچک عروس
شنبه 6 مهرماه سال 1392 16:34
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند . پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد . جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود جوان...
-
ده فرمان لیمن
سهشنبه 2 مهرماه سال 1392 14:34
ده فرمان لیمن لطفا" روی هر جمله 1 دقیقه فکر کنید، دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند. می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده. دوستی...
-
مهمان
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 15:53
فقط یک شب مهمان ِخانه ی ما بودی مدت هاست که رختخواب ها دل سپرده اند به حکایت های بالشی که آن شب زیر سر گذاشتی . شعر:استاد هوشنگ رئوف
-
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 15:52
همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر: با افراد تازه ای آشنا شویم شغلمان را عوض کنیم مهاجرت کنیم ازدواج کنیم فکر میکنیم، زندگی بهتر خواهد شد اگر : ترفیع بگیریم اقامت بگیریم با افراد بیشتری آشنا شویم بچه دار شویم و خسته می شویم وقتی : می بینیم رئیسمان نمی فهمد زبان مشترک نداریم همدیگر را...
-
عکس قدیمی حرم امام رضا(ع)
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 14:56
میلاد با سعادت آقا امام رضا(ع) بر تمام دوستان عزیز مبارک باد
-
درسی که ظریف به صدام حسین داد
دوشنبه 25 شهریورماه سال 1392 14:10
گاهی خاطرات شخصی بخشی از واقعیات بینالمللی را روشن می کنند. غلامرضا گنج آبادی از قدیمیترین امدادگران و دبیرکل سابق جمعیت هلال احمر که به لطف دولت مهرورز خانهنشینی میکند، کتابچه خاطراتی از بمباران شهری، مسائل بینالمللی و خاطرات دو برادر شهیدش دارد که بزودی به زیور طبع آراسته می شود. بخشی از آن به دلجویی رهبر...
-
حکایتی از هویتگریزی برخی همتباران/ عروسخانم تازه به تهران آمده، به خاطر هویتش غش کرد!
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 17:01
عبدالرضا قاسمی : باید اعتراف کنم که کلا! حس خوبی برای حضور در مراسم عروسی ندارم! این حس از بچه گی با من بود. علتش را هم هیچوقت نفهمیدهام، اما وقتی که هفتهی قبل به عروسی دختر یکی از دوستان همشهریام دعوت شدم، از خوشحالی سر از پا نمیشناختم. خوشحال بودم که بالاخره در این شهر غریب تعدادی از آشنایان و همشهریان را...
-
آیین گرامیداشت درگذشتگان و ضرورت تغییر آن!
شنبه 23 شهریورماه سال 1392 15:39
اینجاست که بازماندگان نیز بهواسطهی ترس از سخن خویشان، بهجای اینکه براساس الزامات و مختصات زندگی مدرن شهری، ساعات اینگونه آیینها را متناسب با «اقلیم و فصل» برگزینند، به همان شکل سنتی و مختص به زندگی «پیشامدرن شهری»، آیینهای سوگواری را، هنگام عمود شدن نورآفتاب بر زمین، برگزار میکنند! شهرام شرفی: همیشه گفتهاند...