باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

سفر

سلام به تمامی دوستان عزیزم.بعد از چند هفته از کار فرسایشی جمع آوری پاسپورت های حج تمتع برای ویزا شدن در موعد مقرر و خستگی ناشی از آن تصمیم گرفتم واسه چند روزی خدمتتون نباشم و با راهنمایی های که تویه  وبلاگ :: بیا تا برویم(سمیرا منفرد) در مورد نقاط مختلف ایران دیدم بر آن شدم که طی این مدت به نقاطی از گیلان و مازندران که تا حالا نرفته بودم برم تا هم آب و هوایی عوض کرده باشم و در ضمن از جاذبه های نادیده شمال کشور هم استفاده کنم.این پست را گذاشتم که اگه نتونستم جواب نظرات یا ایمیلهای شما را بدم حمل بر بی ادبی نباشه تا دیدار بعد همه شما را به خدایه بزرگ می سپارم

نظرات 6 + ارسال نظر
ارزو پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 20:48 http://www.2khtaresharghi.blogfa.com

سلام ممنون از لطفتون
لینکتون کردم
وبلاگ خاتون؟؟؟؟ مال من نیست

ممنون و تشکر از لطفتون

پریچهر جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 http://www.parisan90.blogfa.com/

سفربه خیر خوشی ...شمال اومدید درخدمت هستیم .

ممنونم پریچهر جان نظر لطفت شماست به دلیل بارندگی زیاد سفر نیمه کاره موند

مارال جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 http://www.hrzs.blogfa.com

سلام داداش علی....

امیدوارم بهتون تو استان ما خوش بگذره و شرمنده نشیم...!



سفر بی خطر درپناه خدا...!

ممنونم از محبتت آبجی مارال.استان شما حرف نداره و عالیه.سپاس

نابخشوده دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 15:07

دلم چرا میشکند،
اگر دلم نمی شکست ، غم به دلم نمی نشست

اگر مرا دلی نبود، مراد و حاصلی نبود،
دلم چرا می شکند

می شکند که این دل است و از گل است.
اگر دلم نمی شکست دل که نه بلکه سنگ بود.
دلم چرا می شکند

از آن نهان که او برفت ،
سرو و روان باغ من،
روح و روان جان من

آن سرو و آن قرار من،
از این میان، از این جهان،
به سوی آسمان برفت.

از غم او می شکند.
دلم چرا می شکند.

از آن زمان که پیکرش،
سر چمان انورش،
سینه چاک و پرپرش،
صورت پاک و اطهرش،
گرم به زیر خاک رفت،

بلی بلی.... می شکند از غم آن یگانه ام.

از غم یار و یاورم،
از غم او که شیر بود ،
چابک و هم دلیر بود،
از غم او می شکند ،
دلم چرا می شکند.

از آن همه صلابت و از آن همه شجاعت
و از آن همه طهارت و از آن همه فضیلت
و از آن همه عطوفت و از آن
همه ستاره ها که رفت زیر خاکها.

دلم چرا می شکند،
از غم او می شکند،
دلم چرا می شکند.


در نفس باد صبا قاب دلم می شکند،
آری اگر نمی شکست غم به دلم نمی نشست .
اگر مرا دلی نبود ،

مراد و حاصلی نبود.دلی که داغ تو نداشت

سوز و فراق تو نداشت،
دل که نه بلکه سنگ بود.

بسیار زیبا دستت درد نکنه داش رضا

نابخشوده چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 13:03

در این خاک زر خیزِ ایران زمین
نبودن جز مردمانِ پاک دین
چو مهر وفا بود خود کیششان
گنه بود آذار کس پیششان
همه بندۀ نابِ یزدانِ پاک
همه دل پر از مهرِ این آبُ خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشتِ فریدون نمی کو نهاد
کجا رفت آن دانش هوش مان؟
که شد مهر میهن فراموش مان
نبود این چنین کشور دین مان
کجا رفت آیین دیرینه مان
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بدان آنکس که بودی دلیر
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
نه دشمن در این بومُ بَر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از ان روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را رَوانُ خِرَد سیره گشت
از ان روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو نا کس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
اگر مایه زندگی بندگی است
به صد باره مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیمُ جَنگ آوریم
بُرون سر از این بارِ ننگ آوریم

زیبا مثله همیشه

آتوسا دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 16:45 http://www.atosa63.blogfa.com

سلام داداش علی..ممنون که سر زدی بله همشهری هستیم من اصالتا خرم ابادیم هرچند نه اونجا بدنیا اومدم نه شناسنامم مال اونجاست اما اینکه توی شناسنامم جلوی اسم مامانبابا نوشته خرم اباد اصالت منو به خرم اباد برمیگردونه و سند زده..ازین بابت خیلی خوشحالم

سلام آتوسا جان از اینکه با شما آشنا شدم خیلی خوشحالم.امیدوارم هر کجا که هستید سلامت و پیروز باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد