باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

زخمهای غیر قابل درک

در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارندو اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.

آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی ، این انعکاس سایهء روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند کسی پی خواهد برد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

صادق هدایت

نظرات 17 + ارسال نظر
پارمیس دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:55 http://iranianmodelling.blogsky.com

قشنگ بود واقعا قبولش دارم.خیلی زیاد

مارال سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:05 http://WWW.HRZS.BLOGFA.COM

" وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند
وقتی که چشم های کودکانۀ عشق مرا
با دستمال تیرۀ قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشید
چیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم : باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم.....!

فروغ فرخزاد"

مارال سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:06 http://WWW.HRZS.BLOGFA.COM

" وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند
وقتی که چشم های کودکانۀ عشق مرا
با دستمال تیرۀ قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشید
چیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم : باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم.....!

فروغ فرخزاد"

صبح سپید سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 http://sobhsefid.blogfa.com

سلام علی جان
وقتت به خیر

دکتر علی شریعتی

خداوندا عقیده هایم را از عقده هایم مصون بدار ...



این شعر رو هم بخون و لذت ببر


بی خودی پرسه زدیم

صبحمان شب بشود ...

بی خودی حرص زدیم

سهم مان کم نشود ...

ما خدارا با خود سر دعوا بردیم

وقسم ها خوردیم

ما به هم بد کردیم

ما به هم بد گفتیم

ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم

وچقدر حظ بردیم

که زرنگی کردیم

روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم

از شما می پرسم

ما که را گول زدیم؟؟؟؟؟

نازنین زینب سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:15 http://zendegikon.blogsky.com

زیبا بود اما زیاد صادق هدایت نخونید واقعا افسردگی میاره

نازنین زینب سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:17 http://zendegikon.blogsky.com

راستی من پسورد یاهومو فراموش کردم نمیتونم بهش وصل شم

آتوسا پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:28 http://sepidsa.blogfa.com

بوف کور
من عاشق این بندش هستم
این جمله هم از همان کتاب: حرف مردم و صدای زندگی گوشم را می خراشید

نابخشوده جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:20 http://na-bakhshoode.blogfa.com

سلام علی جان

خوش آمدی

اکثر این گزینه ها خوب نیستند
همین موردی که شما بهش اشاره کردی یکی از اونهاست
اگه آدم به غضب خدا گرفتار بشه بهتر از اینه
که به پست آدمهای بی منطق بخوره.
مگه حرف تو کله شون میره.

نابخشوده جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:55 http://na-bakhshoode.blogfa.com

به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه ی فرزندش رو دید و….ماشین رو داد به دست فرزندش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش !

به سلامتی پدری که نمی توانم را
در چشمانش زیاد دیدیم
ولی از زبانش هرگز نشنیدم …!!!
*****************
به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد
******************
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ، اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !
*******************
سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .
********************
به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن..
*******************
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
… … …
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم…
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری…!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا…
****************
پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد باشند !
****************
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره . . .
به یاد تمام پدرها و مادرهای عزیزمان که چشمشون به دیدن دوباره ما هاست.به یاد تمام انها چه انهایی که هنوز بین ما هستند و ما قدرشان را نمی دانیم و چه اونهایی که ما از دستشان داده ایم و جایشان بین ما خالی ست . (صلوات و فاتحه)

ندا (حرف دل) جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:31 http://nedayeghalbeman.blogfa.com/

درود بر علی عزیز
جالب بود.
امیدوارم زخمی تو زندگیت نداشته باشی که باعث آزارت بشه
با مطلبی تازه به روزم. خوشحال میشم بهم سر بزنی

یاسمن شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:55 http://yasaman1387.blogfa.com

امان از این دردها

نازنین زینب یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:13

سلام علی آقا
خوبی؟
پیشاپیش عیدت مبارک

افسانه یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:50 http://gtale.blogsky.com/

سلام برادر خوبم
این جمله ی صادق هدایت زیبایی خاصی دارد من عاشق این متن صادق هدایتم که اول کتاب بوف کور نوشته
اما همه او را نویسنده ی پوچ گرا می دانند
وقتی سرگذشتش را خواندم خیلی ناراحت شدم
اون خودکشی کرد به خاطر شکست عشقی

ا یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:42 http://amirgh78.blogfa.com

سلام خدمت شما.مطالبتان را خواندم.بسیار زیبا و با معنی بود.وبلاگ جالبی دارید.مایل به تبادل لینک با شما هستم.

امیررضا قاسمی دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 http://amirgh78.blogfa.com

با سلام خدمت شما آقا علی.از شما متشکرم.ومن هم با افتخار شما را لینک کردم.ابعاد آن هم 20*31*31است.و می توانید در هفت تیر این گاوصندوق ها را خریداری نمایید.قیمت آن هم800000ریال است.خسته نباشید.

سلام امیر جان ممنونم از راهنماییت شاد باشی و سلامت

رفاقت برای همیشه تعطیل شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 17:43 http://mahdi760.blogfa.com

سلام وقت به خیر
من با این موضوع جدید اپم و منتظر حضور گرم شما هستم
واژه خیانت واژه ای‌کاملا آشناست و آن را بارها شنیده‌اید، بارها شنیده‌اید که مردی به زنش خیانت کرد و دور از چشم اوبا زنی دیگر ار تباط برقرار کرده است . و بارها نیز با خود گفته‌اید چرا این‌گونه شد، چرا؟ مگر زن او چه چیزی کم داشت؟ او که از هر نظر زنی کامل و نمونه بود چرا شوهرش قدر او را ندانست؟ و انواع این پرسش‌ها که تا به حال نتوانسته‌اید برای آن پاسخی پیدا کنید.
باتشکراز شما دوست عزیز

رفاقت برای همیشه تعطیل شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 17:45 http://mahdi760.blogfa.com

سلام خوبی
ممنونم که اومدی بهم سر زدی خوشحال شدم مرسی ممنونم از کامنت که برام گذاشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد