ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
غریبه ای در من خانه کرده است
و آوازهای تبدارش را
پهن می کند روی شانه هایم...
سنگین است و سرد
هجمه ی هزار سال مویه های زنانه ی این شب زنده دار ِغریب...
بیا...
می خواهم امشب، های هایش را به دست صاعقه بسپارم
دوست داشتم
شاهدم تو باشی...
شعر از خانم الهام کریمی(در حوالی این کوچه ها)
عکس تزئینی است
درود بر شما
از لطف شما نهایت سپاس را دارم و شعر هایم سروده می شوند به امید آنکه مقبول نظر دوستان باشند...خوشحالم که مورد توجه شما قرار گرفت
درود
سلام ...ممنونم از لطفتون و تشکر بابته اجازه ای که دادید
سلام : دورود به خانم الهام کریمی با این اشعار زیبایش عالی بود
درود علی جان .
حسن انتخابت در ترکیب شعر و تصویر را تبریک میگویم.
و عرض ارادت به خواهر عزیزم خانم کریمی .
هر جا نام و شعری از ایشان می بینم یا می خوانم بی اراده به یاد ابوی گرامشان حاج محمد کریمی می افتم و فاتحه ای نثارش می کنم . خداوند روحش را شاد کند .